گله دارم از این سرنوشت
که واسم بد نوشت
میون این همه خوبی ها
واسه من درد جدایی نوشت
ستاره ها رو گرفت ازمن
مهر و محبت رو گرفت از من
سهم منو کرد دروغ و ریا
ماه شبهامو گرفت از من
ازش همدرد خوبی خواستم
روشنایی شبهامو خواستم
میون این همه روز و شب
ازش عشق و وفا رو خواستم
اما ببین چه خواستیم و چه شد
یار خودم و دلداره خودم هم جدا شد
اینا همش تقصیره سرنوشته
که دست من و تو از هم جدا شد