سرنوشت

 

ای کاش سرنوشت جز این می نوشت

گله دارم از این سرنوشت 

که واسم بد نوشت

میون این همه خوبی ها

واسه من درد جدایی نوشت

ستاره ها رو گرفت ازمن

مهر و محبت رو گرفت از من

سهم منو کرد دروغ و ریا

ماه شبهامو گرفت از من

ازش همدرد خوبی خواستم

روشنایی شبهامو خواستم

میون این همه روز و شب

ازش عشق و وفا رو خواستم

اما ببین چه خواستیم و چه شد

یار خودم و دلداره خودم هم جدا شد

اینا همش تقصیره سرنوشته

که دست من و تو از هم جدا شد

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد