حلقه

 

 

حلقه ی زرینی که دادی به من

گذاشتم اونو به یادگاری 

میون دست و دل خود نهادم 

گذاشتم با دیدنش یادت کنم 

هرروز صبح که چشم باز می کنم 

یه نگاهی به حلقه می کنم 

یاد تو می افتم و عکس تو میاد جلوم 

میشه چشام پر از اشک و گریه می کنم 

یه حلقه از من به تو یکی از تو به من 

می اندازیم اونارو در دست هم 

با این حلقه امید دارم که ما 

بمانیم تا ابد برای هم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد